یادداشت؛ راز مرجعیت رسانه ملی در عصر تحول
یادداشت؛ راز مرجعیت رسانه ملی در عصر تحول
ساری- یکی از بزرگترین اتفاقاتی که برای رسانه ملی در عصر تحول اتفاق افتاد، بازپس گیری مدبرانه و ارزشمند مرجعیت رسانه‌ای است.

به گزارش گزارشگر-

هادی ابراهیمی کیاپی *: مرجعیت رسانه‌ای، هدفگذاری هوشمندانه همه رسانه‌ها اعم از رسانه‌های داخلی و خارجی در امور مهم و حوادث کوچک و بزرگ کشور و در اصل ارتقا به جایگاه هدایت افکار عمومی در مسیرهای مورد نظر و استفاده بهینه از فعالیت‌های رسانه است.

اهتمام عمومی رسانه‌ها در افزایش جذابیت‌ها و شکل دهی حساب شده به تولیدات خبری و غیرخبری بر اساس قواعد اصولی پردازش‌ها و پرورش‌ها، دقیقاً گام‌های اساسی برای فتح نهایی ذهنیت‌ها و تحت سیطره آوردن افکار مخاطبان در چنبره رقابت‌های نفس گیر رسانه‌های رقیب و ابررسانه های پر امکانات و قدرتمند و نیز در نبرد رسانه‌های فضای مجازی با رسانه‌های رسمی، سنتی و رسانه‌های نسل گذشته است.

با این توصیف باید تأکید کرد که یکی از بزرگترین اتفاقاتی که بر خلاف روندهای گذشته برای رسانه ملی در عصر تحول و کادر مدیریتی امروز به ریاست دکتر جبلی اتفاق افتاد، باز پس گیری مدبرانه و ارزشمند مرجعیت رسانه‌ای و بازگشت حیرت انگیز به جایگاه معتبر و تعیین کننده قبلی بود.

این اتفاق نه تنها برای مرجعیت رسانه‌ای در فرایند رقابتی با رسانه‌های داخلی، بلکه در گسترده‌ترین مصاف‌ها با رسانه‌های غول پیکر بین المللی حداقل در عرصه جهان اسلام و مشخصاً در قلمرو کشورهای نهضت مقاومت اسلامی نیز محقق شد تا جایی که امروز می‌توان کسب عنوانی فرامرزی یعنی لقب رسانه نهضت مقاومت اسلامی را به عنوان بزرگترین دستاورد رسانه ملی یاد کرد.

سند تحول رسانه‌ای

اما هرگز نباید تصور کرد که این دستاوردهای بزرگ اتفاقی به دست آمده‌اند، چرا که برنامه‌های گسترده و مصاف‌های پیچیده و مهمتر از همه اراده‌ها و ایستادگی‌ها و همت‌های بالغه ای پشت این تحولات نهفته بوده و است که ما آن را در سند تحول خلاصه کرده‌ایم!

در ریشه یابی ها و علت جویی های این اتفاق مبارک، چند نکته را می‌توان مورد توجه ویژه قرار داد:
۱- صداقت و روایت صادقانه حوادث و اتفاقات و مسائل مورد پردازش
۲- مهارت حرفه‌ای فعالان رسانه ملی اعم از مدیران، خبرنگاران، برنامه سازان و سایر دست اندرکاران
۳- ارزیابی و رصد دقیق رسانه‌های رقیب و حریف و بازی خوانی حرفه‌ای
۴- رویکرد تحول خواهی رسانه ملی در ایجاد تغییرات جدید بر اساس مطالعات و بررسی‌های عمیق و همه جانبه
۵- بکارگیری پتانسیل‌های فرارسانه ای جامعه در رسانه ملی
۶- عبرت آموزی از عملکردهای گذشته رسانه ملی که موجب از دست رفتن مرجعیت رسانه ملی شده‌اند
۷- استفاده بهینه از تجارب رسانه‌های موفق جهان
۸- نظرسنجی‌های پی در پی و به روز کردن انطباق پذیری ها و انعطاف پذیری‌های رویکردها و عملکردها با دیدگاه‌های دریافتی از مردم
۹- دخیل کردن گسترده کارشناسان مستقل و معتبر در هیأت‌های اندیشه ورز و استودیوها و نیز شنیدنی‌تر کردن صدای مردم در متن برنامه‌ها و خبرها
۱۰- بالابردن آستانه تحمل رسانه ملی و ارتقای انتقادپذیری ها و عملیاتی کردن آنها در تصحیح و یا تمدید روش‌ها
۱۱- حرکت رو به جلوی رسانه ملی بر اساس برنامه‌های مکتوب و مصوب
۱۲- مصاف دادن تقابلی و تعاملی دیدگاه‌های متنوع در مناظره‌های مختلف و مانور جلب اعتماد متقابل از تمامی طیف‌ها
۱۳- اصرار رسانه ملی بر حضور در خط مقدم‌ها و استفاده از تولیدات خبری خود و پرهیز از نقل قول‌های دیگران در باره اخبار مربوط به ایران
۱۴- تقویت فرایند نظارتی و ارزیابی مدیران ارشد رسانه ملی بر برنامه‌ها

جالب است متذکر شویم که رسانه ملی در شرایطی به این مهم یعنی بازگشت به مرجعیت رسانه‌ای دستیابی مجدد یافته است که از هر شش جهت، تخریب و تحریف شده‌اند و از طرفی جبهه جدیدی بنام فضای مجازی جدی ترین رقیب برای رسانه‌هایی مثل رسانه ملی، به عنوان رسانه‌های فردی و دوطرفه، مانع بزرگی برای تحقق این امر بوده و هستند.

از این رو در تعریف جدید از مرجعیت رسانه‌ای، واژه نسبی اضافه می‌شود تا تصورات گذشته مبنی بر مرجعیت مطلق، جایش را به مرجعیت نسبی داده و در عمل، رسانه ملی در اولویت اول قرار گرفته و با ابتنا به منافع ملی، باورهای به یغما رفته را به خانه برگرداند.

کثرت و تنوع رسانه‌ها، موجب شکار نگاه‌ها و اندیشه‌ها و استحاله باورها شده و اگر رسانه ملی بر اساس منافع ملی و باورهای اعتقادی و ارزشی، متناسب با سلیقه‌ها و ذائقه‌های امروزی که متأسفانه علاوه بر نسل‌های نو، بخش‌هایی از نسل‌های پیشین را نیز شامل می‌شود، میدان داری نکرده و مخاطبین خود را از اسارت فکری رسانه‌های بیگانه و معاند نمی‌رهانید، جامعه امروز ما نمی‌توانست شاهد انتخابات با شکوه، تشییع چندین میلیون نفری شهدای خدمت و کلاً شکل گیری مجدد حماسه‌های حضور در مناسبت‌های مذهبی، انقلابی و ملی و نیز فراخوان‌های نظام سیاسی باشد.

استقبال حیرت انگیز خیابانی از مقامات، اتخاذ مواضع شجاعانه در برابر اغتشاشگران، بازگشت امید به کالبد جامعه، ترویج فرهنگ اتکال به خداوند بخصوص در فرازهای صعب العبور کارهای بزرگ، انصراف اکثر سلبریتی ها از مواضع القایی گذشته، بازگشت آرامش به جامعه و دهها دستاورد اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی، همه و همه مرهون همین بازپس گیری مرجعیت رسانه‌ای و متعاقباً هدایت افکار عمومی است.

استمرار همدردی عاطفی و درمانی و معیشتی با کودکان و زنان تحت ظلم فلسطینی و پایان دادن به روند سرایت دیدگاه‌های ناجوانمردانه و غیرانسانی و صهیونیست نواز رسانه‌های ماهواره‌ای، یکی دیگر از دستاوردهای رسانه ملی است که در این رابطه به عنوان رسانه نهضت مقاومت اسلامی، حتی ملت‌های اسلامی منطقه را نیز تحت پوشش قرار داده است.

تردید نکنید که برکات این مرجعیت رسانه‌ای در آینده، جهان اسلام و افکار آزادگان عالم را زیر پرچم اسلام و نهضت مقاومت خواهد آورد و ضمن مراقبت از دستاوردها و منافع ملی، جبهه ضداستکباری را نیز توسعه خواهد داد.

در پایان بر اساس آینده نگری های مقام معظم رهبری تأکید می‌کنم که خرمشهرها در پیش هستند و ما باید خودمان را برای فتوحات دشوار، تجهیز کنیم و رسانه ملی یکی از جبهه‌های نوظهور در عرصه جنگ‌های رسانه‌ای است که رسالت سنگینی را در حفظ و همراه نگه داشتن افکار عمومی خودی‌ها و غیرخودی‌ها بعهده خواهد داشت.

انتخابات مهم ۸ تیر امسال برای انتخاب چهاردهمین رئیس جمهور در پیش است و باز هم رسانه ملی در وسط میدان باید ناجی افکار تحت تهاجمی رسانه‌های معاند باشد که از هم اکنون با شایعات و تحلیل‌های غلط و تزریق تردید و ناامیدی، جو دل انگیز و وحدت محور امروز را هدف قرار داده تا مانع از انتقال شورانگیزی امروز به متن انتخابات و برگزاری یک انتخابات شکوهمند شوند.

دکترهادی ابراهیمی کیاپی

* عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران